![]() |
||
□ ته دیگ □ March 2005 November 2005 December 2005 January 2006 February 2006 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 August 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 June 2007 July 2007 August 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 April 2008 May 2008 June 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 January 2009 February 2009 March 2009 July 2009 August 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 February 2010
□□ ادویه □□ Lost جادو برداشت دوم ساندويچ جيره كتاب هنر و موسيقي كلوپ فيلم ايرانيان مقيم كانادا سينما تئاتر ايران تئاتر شمال از شمال غربي سكوت سنگين ايران كنسرت كافه نمايش تئاتر ما جشنواره فيلم فجر
□ □ آرشیو موضوعی □ □ □ Môme, La /2007 □ My Blueberry Nights/2007 □ The Diving Bell and the Butterfly/2007 □ Juno /2007 □ 4 luni, 3 saptamâni si 2 zile/2007 □ Atonement /2007 □ The Kite Runner/2007 □ Lust,Caution/2007 □ Uzak / 2002 □ Love Actually/2003 □ the unknown /2006 □ The Lives of Others/2006 □ Mr.Brooks /2007 □ Don't tell/2005 □ If These Walls Could Talk2/2000 □ Non ti muovere/2004 □ Scoop/2006 □ Volver/2006 □ Scoop/2006 □ The holiday/2006 □ Modigliani/2005 □ The Good Shepherd/2006 □ Little Miss Sunshine/2006 □ The Wind That Shakes the Barley/2006 □ Fateless/2005 □ The Devil Wears Prada/2006 □ The Departed/2006 □ High Art/1998 □ The Black Dahlia/2006 □ About A Boy/2002 □ Heights/2004 □ Legends of the Fall/1994 □ Water/2005 □ Hard Candy/2005 □ The Sea Inside/2004 □ Lila dit ça/ 2004 □ A Love Song for Bobby Long/ 2004 □ طبل بزرگ زیر پای چپ □ Imagine Me & You/ 2005 □ Walk The Line/2005 □ Lola rennt/ 1998 □ A Heart in Winter/1992 □ He loves meâ¦He loves me not/2002 □ Match Point/2005 □ Broken Flowers/2005 □ Match Point/2005 □ Caché/2005 □ North Country/2005 □ Just Like Heaven/2005 □ Pride&Prejudice/2005 □ Rumor Has It/2005 □ Memoirs of a Geisha/2005 □ Brokeback mountain/2005 □ Facing windows/2003 □ Bad Education/2004 □ look at me/2004 □ A Very Long Engagement/2004 □ Before Sunset/2004 □ Before Sunrise/1995 □ تاتر □ □ ماه در آب □ گوشه نشینان آلتونا □ ملودی شهر بارانی □جشنواره فیلم فجر□ □ رئیس □ فرش ایرانی □ خون بازی □ مصائب دوشیزه □ تقاطع □ زاگرسی □ وقتی همه خواب بودند □ چهار شنبه سوری □ جایی در دور دست □ به آهستگی □ به نام پدر □ گفتگو با سایه □ وقتی همه خواب بودند □ باغ فردوس 5 بعد از ظهر □ زمستان است Feed ![]() |
Friday, January 16, 2009
● معرفي دو فيلم
نام فيلم: راه انقلابي / Revolutionary Road/2008 كارگردان: سام مندس بازيگران: كيت وينسلت، لئوناردو ديكاپريو ![]() راه انقلابي را بايد ديد و بحرانهاي يك ازدواج نامناسب را حس كرد. آدمهايي كه در تله زندگي افتادهاند و ميترسند از تغيير و بين اميد و نااميدي تاب ميخورند. كيت وينسلت براي بازي در اين فيلم برنده جايزه بهترين بازيگر نقش اول زن در گلدن گلوب شد. سالها از زمان فيلم پر سر و صداي تايتانيك گذشته و به نظر ميرسد حالا آنچه وينسلت را متمايز ساخته، جذابيتهاي ظاهري 11 سال پيشش نيست، بازي خوبي است كه از خود نشان ميدهد. نام فيلم: بچه اشتباهي / Changeling/2008 كارگردان: كلينت ايستوود بازيگران: آنجلينا جولي، گاتلين گريفيث، جيسون باتلر هارنر، جان مالكوويچ ![]() فيلم بچه اشتباهي طولاني است، حدود دو ساعت و ربع و با اينكه فضاها از نظر تاريخي بسيار به واقعيت نزديك است اما بازي آنجلينا جولي كمي تصنعني است. به نظر ميآيد زيبايي غيرطبيعي چهره او اينبار به موفقيتش كمك نكرده است يا سرآشپز اينطور گمان ميكند. بچه اشتباهی سر آشپز 2:01 PM piazdagh
Friday, January 09, 2009 ● معرفي دو فيلم
نام فيلم: مهمان / The Visitor/ 2007 كارگردان: توماس مك كارتي بازيگران: ريچارد جنكينز، هائز سليمان، هيام عباس ![]() فيلم درباره استاد دانشگاهي است كه همسرش را از دست داده و تنها پسرش نيز در لندن زندگي ميكند. او زندگي بيهودهاي را دنبال ميكند تا اينكه براي شركت در كنفرانسي به نيويورك سفر ميكند و در آپارتمانش به زوج مهاجري بر ميخورد. پسر جوان اهل سوريه است و دوست دخترش اهل سنگال. پسر طبل ميزند و والتر (استاد دانشگاه) پس از مدتها ميفهمد كه نواختن طبل را به نواختن پيانو كه در آن هيچ استعدادي ندارد ترجيح ميدهد و زندگيش رنگ جديدي ميگيرد. اما اداره مهاجرت، تارك (پسر سوري) كه اجازه اقامت در آمريكا ندارد دستگير ميكند و والتر كه حالا درگير اين ماجرا شده، با مادر تارك آشنا ميشود. پايان فيلم اگرچه شاد نيست اما زيبا و واقعي است. این فیلم آرام را در شبهای وحشتناک بمباران غزه ببینید (امير قادري):آدم وقتی میفهمد آرمانشهر اغلب مردها و زنهای دنیا، حتی اگر خودشان ندانند!، یکی است: نشستن پشت یک میز شام، در شرایطی که بتوانند در کمال صداقت به چشمهای هم نگاه کنند و حرفی برای گفتن داشته باشند ... نام فيلم: باهم، فقط همين /(ensemble, c'est tout (Hunting & Gathering/ 2007 كارگردان: كلود بري بازيگران: اودري تاتو، یوم کانه، لوران استوکر، فرانسواز برتن ![]() كامیل که شغلی به عنوان نظافتچی پیدا کرده، در طبقه زیر شیروانی آپارتمانی بزرگ زندگی می کند. یک شب با یکی از ساکنان آنجا به اسم فیلبرت آشنا می شود. به زودی رابطه ای دوستانه میان آن دو شکل می گیرد و فیلبرت بعد از بیماری کامیل از او می خواهد تا در آپارتمان وی زندگی کند. اما فیلبرت با فرانک نیز همخانه است و به نظر می رسد فرانک از این اتفاق چندان خوشحال نیست... فيلم بر اساس رمان «آنا گاوالدا» نويسنده فرانسوي ساخته شده است. در ايران از اين نويسنده مجموعه داستان «دلم ميخواست كسي جايي منتظرم باشد» ترجمه شده است. سرآشپز اين كتاب را از آشپز غيرفعال اين وبلاگ هديه گرفته و بيش از آنچه فكر ميكرد از خواندنش لذت برد. اگر اين فيلم را هم نديديد، كتاب را بخوانيد. سر آشپز 6:52 PM piazdagh
Friday, January 02, 2009 ● معرفي نمايش
نام نمايش: مانيفست چو نويسنده و كارگردان: محمد رحمانيان بازيگران: مهتاب نصيرپور، اشكان خطيبي، ترانه عليدوستي، افشين هاشمي، سيما تيرانداز، هومن برقنورد و زندهياد احمد آقالو ![]() چو، یک مهاجر كرهاي بود که سیزده سال از عمرش را در آمریکا همراه با خانوادهاش زندگی کرد. دانشجوی 23 ساله ساکت و آرام سال آخر رشته زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه ویرجینیا که در سال 2007 در همان دانشگاه 32 نفر را كشت و دست آخر خودكشي كرد. او قبل از شروع اين كشتار از خودش فيلم گرفت و شرح اتفاقاتي كه او را به آنجا رسانده بود را ضبط كرده و با پست براي شبكه ان بي سي فرستاد. مانيفست چو، اين داستان را به زبان انگليسي روايت ميكند. ترانه عليدوستي، مثل هميشه روان بازي كرد، حتي در ابتداي نمايش كه اسلحه بهدست گرفته بود و با خشونت تماشاگران را به سكوت و نشستن ميخواند. اشكان خطيبي هم بيگمان يكي از بهترينهاي صحنه بود به خصوص وقتي گيتار به دست ميگرفت و ميخواند. افشين هاشمي مثل هميشهاش بود. از هومن برقنورد انتظار زيادي نميتوان داشت، اما مهتاب نصيرپور و سيما تيرانداز آنچه كه بايد، نبودند كه اين ضعف احتمالا بهخاطر نداشتن تسلط كافي روي زبان انگليسي آنها بهوجود آمده بود. در طول نمايش حواس تماشاگر متمركز روي گفتگوها و فهميدن آنهاست و ناخودآگاه توجه روي بقيه عوامل مانند دكور، موسيقي، نور و لباس كمرنگ ميشود. شكي نيست همانطور كه خود كارگردان در جايي گفته، مخاطب نمايشهايش قشر روشنفكر اين جامعه است و اين قشر هم مشكلي با فهميدن زبان انگليسي ندارد و هرشب هم اشتياق همين گروه باعث ميشود كه ديگر در سالن چهارسو هوا براي نفس كشيدن نباشد. اما باز هم سرآشپز دلش ميخواهد بگويد: چرا آقاي رحمانيان، چرا؟ سر آشپز 11:51 PM piazdagh
|