□ ته دیگ □
□□ ادویه □□ Lost جادو برداشت دوم ساندويچ جيره كتاب هنر و موسيقي كلوپ فيلم ايرانيان مقيم كانادا سينما تئاتر ايران تئاتر شمال از شمال غربي سكوت سنگين ايران كنسرت كافه نمايش تئاتر ما جشنواره فيلم فجر
□ □ آرشیو موضوعی □ □ □ تاتر □ Feed |
Monday, December 22, 2008
● معرفي سريال
نام سريال: قهرمانان/ Heroes / 2006 سرآشپز از روزشماري براي شروع فصل جديد سريال لاست خسته شده و اين روزها شروع كرده است به ديدن سريال «قهرمانان». «قهرمانان» از سال 2006 در آمريكا شروع به پخش شده و در حال حاضر فصل سوم آن پخش ميشود. اين سريال قصه آدمهايي است كه هركدام توانايي خاصي دارند و با هم آشنا ميشوند. سريال قهرمانان با اينكه تخيلي است اما جذاب است و بيننده را دنبال خود ميكشد و البته زيرنويس فارسي اين آقاي ع.ف جاويد عزيز هم سرآشپز را وسوسه كرد كه تمام فصل اول را بدون هيچ عذاب وجداني با زيرنويس فارسي دنبال كند. اما «قهرمانان» مثل «لاست» ذهن را درگير خود نميكند. تئوريپردازي برايش مفهوم خاصي ندارد. بيننده نميتواند شخصيت خودش را با يكي از اين قهرمانها جايگزين كند و قهرمانهاي اين داستان با اينكه هركدام توانايي خارقالعاده دارند اما مانند شخصيتهاي سريال لاست باهوش نيستند. با اينحال سرآشپز دلش ميخواست مثل اين «آفيسر پاركمن» فكر بقيه را بخواند، مثل «ايدن» به همه القا كند كه همانكاري كه او ميخواهد را بكنند، مثل «نيتن» پرواز كند و اصلا مثل «پيتر پيترلي» تواناييهاي همه را جذب كند. سر آشپز 1:04 PM piazdagh
Thursday, December 04, 2008 ●
معرفي نمايش نام نمايش: سير روز در شب نويسنده: يوجين اونيل كارگردان: اكبر زنجانپور بازيگران: گلچهره سجاديه، اكبر زنجانپور، سامان دارابي، علي تاجمير، فرناز جهانسوز نمايشنامه «سير روز در شب» در شمار بهترين و عميقترين آثار اونيل شناخته شده است. اين اثر دو جنبه دارد. يكي اينكه تصويري است از زندگي خود و خانوادهي او، زندگي چهار انسان شكستخوردهي گرفتار مضمحل و نااميد. ديگر اينكه قدرت اونيل در نشان دادن چهرهي تلخ فرجام و غم فرسودهي زندگي در آن بيش از هر اثر ديگرش جلوه ميكند. (از متن بروشور نمايش) سير روز در شب يك تراژدي است. 18 ساعت از زندگي يك خانواده چهار نفري كه هيچ سنخيتي باهم ندارند. پدر خسيس خانواده همواره به همه چيز حتي بيماري زن و فرزندش از ديدگاه مالي نگاه ميكند. مادر به علت مصرف مورفين شخصيتي ناپايدار و جنونآميز دارد. ادموندپسر كوچكتر که در اين اثر خود يوجين اونيل است، مسلول شده و نياز به محبت و مراقبت واقعي دارد، اما کسي به فکر او نيست. جيمز تايرون پسر بزرگ خانواده که هم نام پدرش است توقعاتش برآورده نشده و به نحوي بيکار، بيفايده و به خود رها شده است. او هم در معرض هر گونه حادثه احتمالي قرار دارد. اما آنچه اين چهارنفر را در كنار هم نگه داشته است عشق است. عشق فرزندان به مادر. عشق مري به شوهرش و حتي عشق تايرون بزرگ به خانوادهاش. تماشاگر در هر بخش يكي از اعضاي خانواده را مقصر همهي بدبختيها ميداند، يكبار خساست پدر، يكبار اعتياد مادر. اما پس از اعترافات پاياني هركدام، قضاوت بسيار سخت ميشود. بازيهاي قوي و به خصوص بازي چشمگير گلچهره سجاديه از نقاط قوت اين نمايش است. نورپردازي و موسيقي مناسب با وجود اينكه نقش كمي در نمايش دارد نيز به ملموستر شدن فضا كمك كردهاند ارزيابي سرآشپز: بسيار خوب – اگر خيلي تئاتري هستيد به ديدنش برويد، در غير اينصورت كمي خستهكننده به نظر ميآيد. نگاهي به نمايش"سير طولاني روز در شب" نوشته يوجين اونيل و کارگرداني اکبر زنجانپور سير طولاني رنجهاي روز در شب ميخواستيم جهان را دگرگون كنيم سر آشپز 7:23 PM piazdagh
|