Wednesday, November 30, 2005


موسیقی ایرانی




اولین شب اجرای جنجال‌برانگیز استاد شجریان شب خاطره‌انگیزی بود.
با اینکه شب اول اجرای برنامه بود، از ناهماهنگی و هیاهویی که معمولاً در کنسرت‌های بزرگ گریبانگیر تماشاچیان و مسئولین می‌شه خبری نبود.
سؤال و جواب علیزاده و کلهر، همخوانی همایون با پدر و سکوت و اوجی که در قطعه" بزن آن زخمه" با شعر شفیعی کدکنی بود، از نظر من نقطه اوج کنسرت بود.

با صدای تار علیزاده چشمهامو می‌بندم و صدای شجریان با آرشه‌ کمانچه کلهر به دلم زخمه می‌زنه و اوج صدای استاد با همراهی پسرش منو می‌بره به روزهای دور ...

بزن آن پرده، اگر چند تو را سیم
از این ساز گسسته
بزن این زخمه، اگرچند دراین کاسه‌ی‌ طنبور
نمانده‌ست صدایی
بزن این زخمه
بر آن سنگ
بر آن چوب
بر آن عشق
که شاید
بردم راه به جایی.


در آخر هم که صحنه رو ترک کردن و با تشویق حضار دو مرتبه به صحنه برگشتن به درخواست حاضرین تصنیف قدیمی "دوش دوش" رو اجرا کردند و مردم اونقدر تشویق کردن و خواستن که استاد با همخوانی مشتاقان، سنگ تموم گذاشتن و با تصنیف "مرغ سحر" برنامه‌شون رو به پایان بردن.




Saturday, November 26, 2005



معرفي يك فيلم

نام: تربيت بد (Mala educación La) (Bad Education)
كارگردان: پدرو آلمودووار

فيلم تربيت بد، آخرين اثر آلمودووار، كارگردان اسپانيايي است كه فيلم‌های مطرحی چون " با او حرف بزن" و " همه‌چیز درباره مادرم" را در آثار خود دارد.
ماجرای فیلم در سه دهه 60، 70 و 80 میلادی رخ می‌دهد. علاقه‌ای میان ایگناسیو و انریکه، دو پسربچه‌ای که در مدرسه‌ای مذهبی تحت نظر کشیشان کاتولیک پرورش می‌یابند، به‌وجود می‌آید. پدر مانولو کشیش جوان مدرسه و معلم ادبیات، از ایگناسیو سو‌ء استفاده جنسی می‌کند. سال‌ها بعد، ایگناسیو که معتاد و ظاهری زن‌نما دارد، داستان زندگی خود را می‌نویسد و پدر مانولو را که دیگر کشیش نیست و ازدواج کرده تهدید به چاپ متن و رسوا کردنش می‌کند و ... .
مطابق فیلم‌های دیگر آلمودووار، تیپ شخصیتی معتاد و هم‌جنس‌گرا در فیلم پررنگ است تا جایی که در این فیلم هیچ زنی نقش اصلی را بر عهده ندارد و سه نقش اصلی فیلم، ایگناسیو، انریکه و خوان هرسه مرد هستند.
فیلم تفکربرانگیز است و ذهن تماشاگر تا مدتها پس از پایان آن درگیر است.
این فیلم در جشنواره کن سال 2004 به نمایش در آمده است.




Saturday, November 19, 2005



نگاهی به تئاتر «ملودی شهر بارانی» از دید یک تماشاگر معمولی

کارگردان: هادی مرزبان
نویسنده: اکبر رادی
بازیگران: اصغر همت، دانیال حکیمی، صبا کمالی، فرزانه کابلی، علی بی‌غم، نادیا فرجی و ...

پاییز 1325، بیش از چهل روز از مرگ صادق خان آهنگ، بزرگ خانواده‌ی متمولی در رشت، می‌گذرد. پسر کوچک خانواده، مهیار آهنگ، که هفت‌سال پیش برای تحصیل حقوق به سوئیس رفته، بازگشته و ...
متن قوی، طراحی صحنه و صدای مداوم باران که شهری بارانی را مجسم می‌کند و بازی درخشان دانیال حکیمی کافیست که تماشاگر را با خود ببرد به همان سال‌های گیلان.
شخصیت منفعل مهیار آهنگ به جذاب‌تر ‌شدن شخصیت منفور قصه، بهمن آهنگ، کمک زیادی کرده تا جایی که تماشاگر می‌خواهد برنده، بهمن باشد نه مهیار.
هرچند که پایان نمایش خیلی به‌دل نمی‌نشیند، اما باعث نشده که به کل اثر لطمه‌ بخورد.

درباره نمایش نوشته‌اند:
کسانی هميشه عاشق‌اند، کسانی هميشه معشوق
زير خاكه دانه باران
شمال شصت درجه
نقد نمايش‌نامه ملودي باراني نوشته اكبر رادي
پشت صحنه
این سال‌ها کمتر شده نمایشی ایرانی، هرچند مربوط به ایرانِ شصت‌سال پیش، به اجرا در آید، که حتی نسلی که متعلق به آن روزگاران نیست هم به‌راحتی لمسش کند، انگار خاطره‌ مشترکی را دوباره برایش اجرا می‌کنند. شکی‌ نیست که آثار بزرگان تئاتر جهان باید اجرا شود، اما نه به بهای کمرنگ‌ شدن نمایش‌هایی چون معرکه‌در‌معرکه، دندون‌طلا، چیزی شبیه زندگی و ... که در ذهن تماشاگر غیر حرفه‌ای هم همیشه ماندگارند.




Saturday, November 12, 2005



معرفي يك فيلم

نام: مانند يك تصوير ( به من نگاه كن) Comme une image (Look at me)
كارگردان: اگنس ژائویی

فیلم داستان زندگی دختر جوانی به‌نام «لولیتا کاسارد» است که اضافه وزن عذابش می‌دهد. لولیتا می‌خواهد خواننده شود. پدرش، اِتیِن کاسارد، رمان‌نویس معروفی‌‌ست که با همسر جوان و زیبایش که جای دخترش است زندگی می‌کند. جدای اضافه‌ وزن، لولیتا از بی‌توجهی پدرش نسبت به خود و این‌که دیگران، به‌خاطر پدرش به او توجه می‌کنند رنج می‌برد.
فیلم همچنین داستان زندگی معلم آواز لولیتا، سیلویا میلر، که همسر یک نویسنده‌ است و تغییراتی که در زندگی این زوج، پس از آشنایی با پدر لولیتا بوجود ‌می‌آید، را نشان می‌دهد.
فیلم جایزه بهترین سناریو را در جشنواره فیلم کن سال 2004 دریافت کرده است.




Tuesday, November 08, 2005